ماجرای ترخیص اجباری یک جانباز از بیمارستان
تاریخ انتشار: ۵ بهمن ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۹۲۹۵۹۴
همسر یک جانباز در خصوص نحوه برخورد مسئولان با همسرش در بیمارستان ساسان میگوید: میگویند سقف هزینه درمانی همسر شما که توسط بیمه دی تأمین میشود پر شده و دیگر امکان نگهداری در این بیمارستان وجود ندارد.
به گزارش مشرق، خانواده جانباز محمود حسینزاده قمی، اعلام کردند، بیمارشان از سه ماه پیش به علت کانسر روده در بیمارستان ساسان تهران بستری است و اکنون که دکتر برگه ترخیص او را از بیمارستان امضاء کرده، شرایط جسمی این جانباز به گونهای نیست که از بیمارستان مرخص شود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
همسر این جانباز اعلام کرد: همسرم در این مدت که در بیمارستان بستری بود به علت مشکلات ناشی از دو عمل جراحی در ناحیه روده، پوست شکمش نیز دچار عفونت شدید و مشکلات جدی شده که ما این موضوع را به پزشکان بیمارستان اعلام کردیم و خواستیم پیش از ترخیص به اوضاع پوستی همسرم نیز رسیدگی شود؛ چون با این شرایط عملا در خانه کاری از من برنمیآید. آنها گفتند میخواهیم او را مرخص کنیم؛ چون در خانه روحیه بهتری خواهد داشت اما من به آنها گفتم همسرم امکان جابهجایی ندارد و با این وضعیت در خانه عذاب بیشتری میکشد.
گفتند دکتر با شما شوخی کرده!
وی ادامه داد: الان دو نفر از آقایان بهیار در بیمارستان به سختی همسرم را برای انجام کارهایش جابهجا میکنند و من با دو بچه کوچک در خانه امکان انجام این کارها را ندارم.
همسر جانباز حسینزاده میگوید: شب قبل از ترخیص، دکتر شمس پزشک معالج روده وقتی صحبتهای مرا شنید، گفت: من بیمار شما را در صورتی مرخص میکنم که از طرف بنیاد به شما یک پرستار تمام وقت با تجهیزاتی مثل تخت برقی و ... بدهند، اما مجددا علی رغم اصرار و خواهش ما، دکتر شمس، برگه ترخیص را فردا صبحش به ما داد. من به پرستارها گفتم: آقای دکتر که حرف دیگری به ما زدند. یکی از پرستارها گفت: نه، آقای دکتر حتما با شما شوخی کرده! که بسیار از شنیدن این صحبت ناراحت شدم.
وی ادامه میدهد: پیگیریهایی که از طرف مسئولان بیمارستان انجام دادم، تا علت این همه اصرار برای ترخیص را بدانم به من گفتند: سقف هزینه درمانی همسر شما که توسط بیمه دی تأمین میشود، پر شده و دیگر امکان نگهداری در این بیمارستان وجود ندارد و بیمه دی دیگر هزینهها را برای همسر شما پوشش نمیدهد.
همسر این جانباز میگوید: دوباره برای پیگیری و اینکه شاید بنیاد شهید کمکی به من کند به بنیاد شهید منطقه چهار رفتم. خانمی ـ که الان نمیخواهم اسمش را ببرم ـ آنجا به من گفت: «یا مریضت را میبری یا اگر مقاومت کنی، جلوی حقوق و مزایای همسرت را میبندیم.» و این حرف را با لحن خیلی بدی به من منتقل کرد. باز توضیح دادم که وضعیت همسرم چطور است و اینکه دکتر پوست اگر همسرم را ببیند متوجه وخامت وضع پوست شکم همسرم خواهد شد. کما اینکه یک پزشک پوست از بیرون آمد و همسرم را معالجه کرد و گفت چطور او درمان میشود، اما بیمارستان اعلام کرد ما چنین هزینهای نخواهیم کرد.
همسر جانباز: رئیس بیمارستان گفت برو شکایت کن
وی میافزاید: امروز رفتم اتاق دکتر مقصودی، رئیس بیمارستان و گفتم: همسر من الان شرایط ترخیص ندارد، اما او هم گفت: سقف بیمه همسر شما پر شده و دکتر نمیتواند کاری انجام دهد. گفتم: اما من شکایت میکنم، چون زخم بدن همسر من در بیمارستان ایجاد شده. او هم خیلی راحت گفت: باشه همسرت را ببر چند روز خانه اگر حالش بد شد دوباره بیا برو شکایتت را هم بکن.
به رئیس بیمارستان اعلام کردم: خانه ما در یکی از روستاهای بومهن است و امکاناتی آنجا نیست که اگر همسرم حالش بد شد بخواهم سریع اورژانس خبر کنم و خودم هم که دست تنها کاری نمیتوانم بکنم، اما او اصلا این صحبتهای من برایش مهم نبود.
دوباره رفتم بنیاد شهید منطقه چهار، اما باز تهدید کردند اگر بیمارت را نبری جلوی حقوقش را میگیریم. همسرم هم با ناراحتی گفت: برویم. جلوی حقوق را بگیرند، اوضاع زندگی از این سختتر میشود.
حالا قرار است بنیاد، تجهیزات اولیه بدهد که آن هم هنوز روی هواست و ما را مجبور کردند تا بیمارمان را از بیمارستان ببریم. واقعا ما در حال عذاب کشیدن هستیم و نمیدانم با این وضعیت چطور همسرم را ببرم خانه و به او رسیدگی کنم؟
ملاک کار دستور پزشک است
در همین خصوص با سلیمانی، دفتر معاونت بهداشت بنیاد شهید و امور ایثارگران گفتوگو کردیم. او با شنیدن توضیحات مربوط به جانباز محمود حسینزاده گفت: اگر پزشک بیمار را ترخیص کند، ملاک کار دستور پزشک است.
در تبصره (الف) ماده ۱۳ قانون جامع ایثارگران در خصوص تأمین هزینه درمانی جامعه هدف آمده است: «تأمین صد درصد (۱۰۰%) هزینه بهداشتی درمانی به صورت بیمه سلامت، بیمه همگانی، بیمه مکمل و بیمه خاص (خدماتی که مشمول قوانین بیمه همگانی و تکمیلی نمیگردند) خانواده شاهد، جانبازان، آزادگان و افراد تحت تکفل آنان بر عهـده دولت بوده و اعتبـارات آن هر ساله در قوانین بودجه سنواتی منظور میگردد.»
منبع: فارسمنبع: مشرق
کلیدواژه: قیمت جانباز بنیاد شهید و امور ایثارگران درمان جانباز بنیاد شهید جنگ تحمیلی خودرو قیمت های روز در یک نگاه حوادث سلامت بنیاد شهید همسر شما
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۹۲۹۵۹۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
متهم به قتل: برای نجات خودم شوهـرم را کشتم
زن جوان که به اتهام قتل همسرش با کارد میوهخوری پای میز محاکمه ایستاده بود مدعی شد، شوهرش قصد داشته او را خفه کند.
به گزارش مشرق، اردیبهشت سال ۱۴۰۲ زن جوانی به نام مریم، هراسان از خانهاش خارج شد و در حالی که از قتل شوهرش خبر میداد از همسایهها کمک خواست.
دقایقی بعد مأموران پلیس پاکدشت در محل حاضر شدند و پس از بررسیهای اولیه مشخص شد که مرد ۴۲ سالهای به نام کریم با ضربه کارد به قلبش جان باخته است.
همسر مقتول پس از حضور در پلیس آگاهی به قتل همسرش اعتراف کرد و در تشریح ماجرا به مأموران گفت: ۴ سال پیش با کریم ازدواج کردم اما از همان روزهای اول زندگیمان به اختلاف خوردیم و مدام باهم دعوا میکردیم تا اینکه خانوادههایمان توصیه کردند اگر بچهدار شویم اختلافهایمان حل میشود. دوسال بعد صاحب فرزند شدیم. اما همسرم هر روز بداخلاقتر از قبل میشد و ما همیشه باهم درگیر بودیم. او سر هر موضوعی من را به باد کتک میگرفت. کار درست و حسابی نداشت و ما همیشه با مشکلات اقتصادی روبهرو بودیم.
وی درباره روز حادثه نیز گفت: صبح خواب بودم که همسرم با کتک بیدارم کرد و از من خواست تا بهسرعت برایش صبحانه آماده کنم. در حال درست کردن چای بودم که به دلیل مخارج نوزادمان با من دعوا کرد و گفت که چرا بچه را از شیرخشک نمیگیری و چرا از پوشک استفاده میکنی؛ من پول خرید شیرخشک و پوشک ندارم و... بعد هم به من گفت که باید گوشی تلفنم را به او بدهم تا آن را چک کند، وقتی من مخالفت کردم به جانم افتاد و کتکم زد، با دستانش گلویم را فشار داد بهطوری که چشمهایم سیاهی رفت، درحالی که برای نجاتم تقلا میکردم دستم به چاقویی خورد و آن را برداشتم و ضربهای به او زدم که روی زمین افتاد و غرق در خون شد.
در این میان پزشکیقانونی نیز در گزارشی علت مرگ را پارگی شریانهای قلب و خونریزی شدید داخلی اعلام کرد.
با تکمیل تحقیقات و اعتراف صریح متهم، صحنه جرم بازسازی شد و پرونده برای رسیدگی به شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
در دادگاه چه گذشت
در ابتدای این جلسه پدر و مادر مقتول از طرف خود و نوه خردسالشان درخواست قصاص کردند.
پدر کریم به قضات گفت: متهم برای تبرئه خودش دروغ گفته، پسرم هیچگاه او را کتک نزده بود. ما نمیدانیم که واقعاً چه اتفاقی افتاده و عروسمان چگونه با بیرحمی پسرمان را به قتل رسانده است اما هرگز حاضر به مصالحه نیستیم و درخواست قصاص او را داریم.
پس از آن متهم به جایگاه رفت و به قضات گفت: روز حادثه با شوک ضربههای کریم از خواب پریدم بعد هم سر موضوعی با من درگیر شد و گلویم را گرفت، داشتم خفه میشدم و از آنجا که همسرم مرد تنومندی بود، نمیتوانستم خودم را از دستش نجات دهم و چشمهایم سیاهی رفت.
دستم را روی زمین میکشیدم که به یکباره دستم به کارد میوهخوری خورد و آن را جلوی سینهاش گرفتم تا بترسد و رهایم کند اما چاقو ناخواسته وارد قلبش شد.
آنقدر شوکه شده بودم که نمیدانستم چه کار کنم تا به خودم آمدم از همسایهها کمک خواستم.
در ادامه قاضی از متهم پرسید شما چاقو را برای ترساندن همسرتان جلوی قفسه سینهاش گذاشتید یا برای دفاع از خودتان؟
متهم جواب داد: برای ترساندن همسرم. من چاقو را بین خودم و او قرار دادم تا گلویم را رها کند اما او قصد جانم را کرده بود.
با پایان جلسه قضات برای صدور رأی وارد شور شدند.
منبع: روزنامه ایران